مرتضی روحانی
مرتضی روحانی

هیبة الله

داشتم فکر می کردم.                                   به امام. به هیبتش.به بزرگی اش.  به اینکه بعضی ها گفته بودند : ما در زمان امام  هم  مخالفت هایی داشتیم اما بزرگی و هیبت ایشان مانع بیان می شد. داشتم فکر می کردم. به هیبت امام . به چیستی این هیبت؟ به اینکه این هیبت از کجا آمده؟ داشتم فکر می کردم… ناگهان مداح خواند:                                                ” یا من البس اولیائه ملابس هیبته” تکلیف معلوم شد. تکلیف من تکلیف هیبت امام تکلیف آن آقایان که نمی توانستند صحبت کنند.

نظری ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code